بلاگ

ارزش گذاری استارتاپ چیست؟ + انواع روش های ارزش گذاری کسب و کار 

What is startup valuation? Types of business valuation methods

آیا تا به حال فکر کرده‌اید که یک استارتاپ موفق چه ویژگی‌هایی دارد و چگونه می‌توان ارزش واقعی آن را تعیین کرد؟ روش‌های متنوعی برای ارزش‌گذاری وجود دارد که هر کدام می‌توانند داستان متفاوتی از آینده یک کسب‌وکار را روایت کنند. 

در این مقاله، به بررسی روش‌های متداول در ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها خواهیم پرداخت و به شما نشان خواهیم داد که چگونه می‌توانید از این ابزارها برای جذب سرمایه و رشد کسب‌وکار خود استفاده کنید. با ما در کمپانی بین المللی ایکس اینوستیا همراه باشید.

ارزش گذاری استارتاپ چیست؟

در ابتدا، بیایید به مفهوم استارتاپ بپردازیم. استارتاپ به معنای یک کسب‌وکار نوپا است که با هدف ارائه محصول یا خدمات جدید و یا حل یک مشکل بازار ایجاد شده و نیازمند خلاقیت و نوآوری می‌باشد. این کسب‌وکارها معمولاً با بهره‌گیری از تکنولوژی به فعالیت خود ادامه می‌دهند و پتانسیل بالایی برای رشد و کسب درآمد مناسب دارند.

فرآیند تعیین ارزش فعلی یک استارتاپ به نام ارزش گذاری کسب و کار شناخته می‌شود. این فرآیند به دنبال پاسخ به این پرسش است که شرکت و دارایی‌های آن چه مقدار ارزش دارند؟ ارزش فعلی یک شرکت نشان‌دهنده ارزش‌های مختلفی از جمله ارزش ذاتی، ارزش بازار، ارزش منصفانه و ارزش اقتصادی است.

  • ارزش ذاتی (Intrinsic Value): به معنای ارزش واقعی یک کسب‌وکار است که تمامی دارایی‌های مشهود و نامشهود آن را در نظر می‌گیرد. این نوع ارزش گذاری از طریق تحلیل بنیادین انجام می‌شود.
  • ارزش بازار (Market Value): این ارزش به قیمت و ارزشی اشاره دارد که بر اساس عرضه و تقاضا در بازار تعیین می‌شود.
  • ارزش منصفانه (Fair Value): این نوع ارزش گذاری، قیمت منطقی است که از سوی فعالان بازار تعیین شده و مورد توافق خریدار و فروشنده قرار می‌گیرد.
  • ارزش اقتصادی (Economic Value): به حداکثر ارزشی اشاره دارد که یک سرمایه‌گذار یا خریدار حاضر است برای شرکت و دارایی‌های آن بپردازد.

اهمیت ارزش گذاری استارتاپ چیست؟

استارتاپ‌ها و کسب‌وکارهای مختلف در مراحل مختلف فعالیت خود نیاز به انجام ارزش گذاری و تعیین دقیق ارزش فعلی شرکت دارند. این فرآیند برای جذب سرمایه در مراحل ابتدایی فعالیت و همچنین در زمان ادغام و تملیک شرکت‌های متوسط و بزرگ، از اهمیت بالایی برخوردار است.

در زمان جذب سرمایه یا اصطلاحاً جذب اسپانسر، استارتاپ‌ها باید به ارزش گذاری کسب و کار خود بپردازند تا سهم سرمایه‌گذار به درستی تعیین شود. سهم سرمایه‌گذار بر اساس میزان سرمایه‌ای که وارد استارتاپ می‌کند و ارزش شرکت بعد از جذب سرمایه محاسبه می‌شود. این ارزش گذاری نه تنها برای شفاف‌سازی حقوق سرمایه‌گذار مهم است، بلکه به استارتاپ کمک می‌کند تا به یک درک مشترک از ارزش و پتانسیل خود دست یابد.

از سوی دیگر، زمانی که دو شرکت قصد ادغام یا تملیک دارند، باید به ارزش گذاری دقیق بپردازند. ادغام معمولاً با هدف هم‌افزایی، گسترش فعالیت‌ها و کاهش هزینه‌ها انجام می‌شود. در مقابل، تملیک به خرید تمام یا اکثر سهام یک شرکت دیگر اشاره دارد که هدف آن کسب کنترل بر آن شرکت است. در این شرایط، ارزش گذاری برای تعیین ارزش معامله و سهم هر دو طرف ضروری است.

بنابراین، ارزش گذاری نه تنها به عنوان یک ابزار مالی، بلکه به عنوان یک راهبرد کلیدی در تصمیم‌گیری‌های مهم کسب‌وکار به حساب می‌آید و به استارتاپ‌ها کمک می‌کند تا در مسیر رشد و توسعه خود گام بردارند.

The importance of startup valuation

انواع رویکردهای مختلف در دسته بندی روش‌های ارزش‌گذاری

روش‌های ارزش گذاری کسب و کار استارتاپ، به سه رویکرد اصلی تقسیم می‌شوند:

رویکرد مبتنی بر نوع تحلیل

رویکرد مبتنی بر نوع تحلیل شامل سه مرحله است که به ترتیب هر یک را در متن زیر توضیح داده‌ایم.

روش‌های ارزش‌گذاری کمی

  • روش تنزیل جریانات نقدی (DCF)
  • ارزش روز تعدیل‌شده با ریسک
  • هزینه باز تاسیس
  • سرمایه‌گذاری خطرپذیر (VC)

روش‌های ارزش‌گذاری نسبی

  • ارزش منصفانه بازار
  • نمونه‌کاوی تحلیلی
  • ضرایب
  • مقایسه‌ای

روش‌های ارزش‌گذاری کیفی

  • تجمیع عوامل ریسک
  • کارت امتیازدهی
  • برکوس

رویکرد مبتنی بر زمان

رویکرد مبتنی بر زمان نیز، شامل مواردی است که به طور مختصر هر یک توضیح داده شده است.

  • روش‌های مبتنی بر گذشته: داده‌ها و عملکرد گذشته کسب‌وکار
  • روش‌های مبتنی بر حال: ارزیابی وضعیت فعلی و تحلیل داده‌های جاری
  • روش‌های مبتنی بر آینده: پیش‌بینی‌ها و انتظارات بر اساس عملکرد آینده کسب‌وکار

رویکرد مبتنی بر سطح بلوغ

  • انتخاب روش(های) مناسب ارزش‌گذاری بر اساس سطح بلوغ کسب‌وکارها

این دسته‌بندی‌ها به ارزش گذاری کسب و کار کمک می‌کند تا روش‌های مفید و متناسب با شرایط هر استارتاپ انتخاب شوند.

معرفی انواع روش های ارزش گذاری کسب و کار

در فرآیند ارزش‌گذاری کسب و کار استارتاپ‌ها، چندین روش متداول وجود دارد که به تشخیص ارزش فعلی شرکت‌ها کمک می‌کند. این روش‌ها شامل:

  1. روش تجمیع عوامل ریسک (Risk Factors Summation)
  2. روش کارت‌های امتیازدهی (Score Cards Method)
  3. روش برکوس (Berkus Method)
  4. روش تنزیل جریانات نقدی (Discounted Cash Flow)
  5. روش سرمایه‌گذاری خطرپذیر (Venture Capital Method)
  6. روش ارزش روز تعدیل‌شده با ریسک (Risk Adjusted Net Present)
  7. روش هزینه باز تاسیس (Cost to Duplicate Method)
  8. روش منصفانه بازار (Fair Market Value)
  9. روش نمونه‌کاوی تحلیلی (Analytical Benchmarking Method)
  10. روش ضرایب (Multiples Method)
  11. روش مقایسه‌ای (Comparable Method)

این روش‌ها ابزارهای کلیدی برای سرمایه‌گذاران و کارآفرینان به منظور تعیین ارزش استارتاپ‌ها و تسهیل در فرآیند تصمیم‌گیری به شمار می‌آیند.

Types of business valuation methods

6 روش ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها

۱. روش برکوس

روش برکوس توسط سرمایه‌گذار ریسک‌پذیر دیو برکوس ایجاد شده است تا ارزش‌گذاری‌ها را به‌ویژه برای استارتاپ‌های پیش از درآمد، یعنی کسب‌وکارهایی که هنوز محصولات خود را به‌طور گسترده نمی‌فروشند، پیدا کند. ایده این است که به پنج معیار کلیدی موفقیت در استارتاپ‌های اولیه مبلغی را اختصاص دهید.

این فرمول ساده به بنیان‌گذاران و سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا از ارزش‌گذاری‌های نادرست مبتنی بر درآمدهای پیش‌بینی‌شده، که به ندرت توسط کسب‌وکارهای جدید در زمان مورد انتظار برآورده می‌شود، اجتناب کنند. این روش ارزش‌گذاری‌های پیش از درآمد را در ۲ میلیون دلار و ارزش‌گذاری‌های پس از درآمد را در ۲.۵ میلیون دلار محدود می‌کند. اگرچه این روش دیگر عوامل بازار را در نظر نمی‌گیرد، اما دامنه محدود آن برای کسب‌وکارهایی که به دنبال ابزاری ساده هستند، مفید است.

۲. روش معاملات مشابه

روش معاملات مشابه یکی از محبوب‌ترین تکنیک‌های ارزش‌گذاری استارتاپ‌هاست زیرا بر اساس پیشینه بنا شده است. شما به سوال “استارتاپ‌های مشابه من چه مقدار خریداری شده‌اند؟” پاسخ می‌دهید.

به عنوان مثال، تصور کنید که Rapid، یک استارتاپ فرضی حمل و نقل، به قیمت ۲۴ میلیون دلار خریداری شده است. اپلیکیشن موبایل و وب‌سایت آن ۷۰۰،۰۰۰ کاربر داشتند. این به طور تقریبی معادل ۳۴ دلار به ازای هر کاربر است. استارتاپ حمل و نقل شما ۱۲۰،۰۰۰ کاربر دارد. این به شما ارزش تقریبی ۴ میلیون دلاری برای کسب‌وکار شما می‌دهد.

شما همچنین می‌توانید نسبت‌های درآمدی برای شرکت‌های مشابه در بخش خود پیدا کنید. در بازار شما، ممکن است معمول باشد که شرکت‌های SaaS پنج تا هفت برابر درآمد خالص سال گذشته خود را تولید کنند.

با هر مدل مقایسه، باید نسبت‌ها یا ضرایبی را برای هر چیزی که به‌طور چشمگیری بین دو کسب‌وکار شما متفاوت است در نظر بگیرید. به عنوان مثال، اگر یک شرکت SaaS دیگر فناوری اختصاصی داشته باشد و شما نداشته باشید، ممکن است بخواهید از ضریب پایین‌تر، مانند ۵ برابر (یا کمتر) در مثال ما استفاده کنید. این روش مشابه رویکرد ضرایب بازار است.

۳. روش امتیازدهی

روش امتیازدهی نیز گزینه‌ای برای کسب‌وکارهای پیش از درآمد است. این روش همچنین با مقایسه استارتاپ شما با دیگران که قبلاً تأمین مالی شده‌اند، اما با معیارهای اضافی کار می‌کند. اول، میانگین ارزش‌گذاری پیش از پول شرکت‌های مشابه را پیدا می‌کنید. سپس، نحوه مقایسه کسب‌وکار خود را بر اساس کیفیت‌های زیر در نظر می‌گیرید:

  • قدرت تیم: ۰-۳۰٪
  • اندازه فرصت: ۰-۲۵٪
  • محصول یا خدمات: ۰-۱۵٪
  • محیط رقابتی: ۰-۱۰٪
  • کانال‌های بازاریابی، فروش و مشارکت: ۰-۱۰٪
  • نیاز به سرمایه‌گذاری اضافی: ۰-۵٪

سپس برای هر کیفیت درصد مقایسه‌ای اختصاص می‌دهید. اساساً، شما می‌توانید در سطح برابر (۱۰۰٪)، زیر میانگین (<۱۰۰٪)، یا بالای میانگین (>۱۰۰٪) برای هر کیفیت نسبت به رقبای خود باشید. به عنوان مثال، اگر به تیم تجارت الکترونیکی خود ۱۵۰٪ امتیاز بدهید زیرا کاملاً تکمیل شده و آموزش‌دیده است و دارای توسعه‌دهندگان و بازاریابان با تجربه‌ای از کسب‌وکارهای رقیب است. شما ۳۰٪ را در ۱۵۰٪ ضرب کرده و به عدد ۰.۴۵ می‌رسید.

این کار را برای هر کیفیت استارتاپ انجام دهید و مجموع همه عوامل را پیدا کنید. در نهایت، آن مجموع را در میانگین ارزش‌گذاری در بخش خود ضرب کنید تا ارزش‌گذاری پیش از درآمد شما بدست آید. برای یادگیری دقیق‌تر نحوه اختصاص درصدها و وزن‌دهی به هر عامل، می‌توانید به توضیحات بیل پین، خالق این روش، مراجعه کنید.

۴. روش هزینه تکرار

کلید این روش در نام آن نهفته است. شما در حال محاسبه هزینه‌ای هستید که برای بازسازی استارتاپ خود در جای دیگر نیاز دارید — به جز دارایی‌های غیرملموس، مانند برند یا اعتبار.

شما به سادگی ارزش بازار عادلانه دارایی‌های فیزیکی خود را جمع‌آوری می‌کنید. همچنین می‌توانید هزینه‌های تحقیق و توسعه، هزینه‌های نمونه اولیه محصول، هزینه‌های ثبت اختراع و موارد دیگر را نیز شامل کنید.

یک اشکال عمده این است که این روش ذاتاً نمی‌تواند تمام ارزش یک شرکت را در بر گیرد، به ویژه اگر درآمدی تولید کند. در محاسبه ارزش‌گذاری استارتاپ خود، ممکن است مجبور شوید به عناصر مرتبط، مانند مشارکت مشتری، بی‌توجهی کنید.

۵. روش تجمیع عوامل ریسک

این روش یک روش کلی‌تر برای ارزش‌گذاری استارتاپ شماست. ابتدا با یک ارزش اولیه بر اساس یکی از دیگر روش‌های ذکر شده شروع کنید. سپس ارزش مالی را بر اساس ریسک‌های مربوط به کسب‌وکار خود افزایش یا کاهش دهید.

عناصر با ریسک کم امتیاز دوپلاس (++ ) دریافت می‌کنند، که به این معنی است که شما ۵۰۰،۰۰۰ دلار به ارزش‌گذاری خود اضافه می‌کنید. عناصر با ریسک بالا امتیاز دو ماینوس (--) دریافت می‌کنند و شما ۵۰۰،۰۰۰ دلار کم می‌کنید.

به عنوان مثال، اگر فروشگاه آنلاین لباس سفارشی شما یک خطر جزئی اما کم از رقابت داشته باشد، می‌توانید به آن امتیاز مثبت بدهید اما فقط ۲۵۰،۰۰۰ دلار اضافه کنید.

۱۲ دسته رایج ریسک به شرح زیر هستند:

  • مدیریت
  • رقابت
  • نوآوری
  • محصولات و خدمات
  • جغرافیا
  • بازاریابی و فروش
  • قوانین و مقررات
  • مالی
  • صنعت
  • عملیات
  • زمان‌بندی
  • تاسیس

۶. روش تحلیل جریان نقدی تنزیل‌شده

تحلیل جریان نقدی تنزیل‌شده (DCF) یک روش معتبر برای ارزش‌گذاری کسب‌وکارهاست که از جریان‌های نقدی پیش‌بینی‌شده برای تخمین ارزش فعلی آنها استفاده می‌کند.

به عبارت دیگر، شما با مشاهده مقدار مالی که استارتاپ شما در آینده به دست می‌آورد و تخمین‌زنی آن برای زمان حاضر، به یک عدد می‌رسید. بنابراین، این روش بیشتر مناسب استارتاپ‌هایی است که در حال حاضر مقداری درآمد تولید می‌کنند و بر اساس آن می‌توانند پیش‌بینی‌های منطقی انجام دهند.

در حالی که این روش برای اکثر شرکت‌های بالغ قابل استفاده است، اما خطر وجود تخمین‌های نادرست و وابستگی به پیش‌بینی‌های اغلب غیرمطمئن وجود دارد. یکی از معیارهای کلیدی در این روش، نرخ تنزیل است که در واقع نرخ بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاران برای یک سرمایه‌گذاری در یک صنعت خاص را نشان می‌دهد.

توجه داشته باشید که پیش‌بینی‌های بسیار خوشبینانه یا بدبینانه می‌تواند تأثیر چشمگیری بر ارزش‌گذاری شما داشته باشد. در واقع، این تخمین‌ها معمولاً نیاز به اصلاح دارند تا واقعیت‌های عملیاتی و بازاری را به درستی منعکس کنند.

نتیجه‌گیری

ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها به عنوان یک ابزار مهم در فرآیندهای سرمایه‌گذاری و مدیریت کسب‌وکار، نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. با استفاده از روش‌های متداول مانند روش تجمیع عوامل ریسک و تنزیل جریانات نقدی، کارآفرینان و سرمایه‌گذاران می‌توانند به ارزیابی دقیق‌تری از پتانسیل‌های کسب‌وکار دست یابند. این ارزیابی‌ها نه تنها به جذب سرمایه کمک می‌کند، بلکه مسیرهای رشد و توسعه را نیز روشن می‌سازد. در نتیجه آگاهی از روش‌های مختلف ارزش‌گذاری می‌تواند به موفقیت‌های بلندمدت استارتاپ‌ها منجر شود.

منبع: brex.com

Related Articles

Image